بهرام رادان | بهرام رادان بیوگرافی
عکس بهرام رادان در کنار هوادارانش
عکسی از بهرام رادان که شایعاتی در پی داشته است.
بهرام رادان اخیرا در فیلم نمایش خانگی جیران نیز بازی کرده است و نقدهای زیادی بر بازی او وارد شده است. خبر ازدواج بهرام رادان به تازگی پخش شده و واکنش های زیادی را به همراه داشت.بهرام رادان علاوه بر بازیگری در حرفه مدلینگ نیز فعالیت دارد. بهرام رادان با بازی در فیلم شمعی در باد مشهور شده و فیلم سنتوری نیز او را به اوج شهرت و معروفیت رسانده است. بهرام رادان این خبر را در 13 فروردین اعلام کرد و مخاطبان تصور می کردند که این خبر کذب بوده ولی بعد ها نیز فیلم هایی از ماه عسل و مسافرت بهرام رادان در اینستاگرام پخش شده است.
بهرام رادان با بازی در فیلم شمعی در باد به شهرت رسید اما اوج شهرت او به بازی در فیلم سنتوری در نقش علی سنتوری مربوط می شود که مسیر هنری اش را تغییر داد.از بازیگری تا مدلینگ شدن بهرام رادان
بهرام رادان در سال 91 مدتی به کشور کانادا رفت و دوره ششماهه اکتینگ را گذراند و بعد از آشنایی با شیوه های حفظ دیالوگ به زبان انگلیسی در تئاتر یک فیلم مستند به نام رویای شهرت را کارگردانی کرد.
او به جز بازیگری و کارگردانی در عرصه مدلینگ نیز فعالیت می کند و یکی از سهامداران کافه های زنجیره ویونا در ایران می باشد، بهرام رادان دارای یکی از کافه های اصلی و مرکزی ویونا در پاسداران تهران می باشد.
حمل مشعل المپیک 2018
در سال 2017 شرکت سامسونگ بهرام رادان را به سئول کره جنوبی برای حمل مشعل بازی های المپیک زمستانی 2018 دعوت نمود.
بهرام رادان بعد از برگزاری مراسم در این باره گفت:
دو هفته پیش یکی از خاطره انگیزترین اتفاقات زندگی ام رقم خورد، حضور در بزرگترین رویداد ورزشهای زمستانی سال و حمل مشعل المپیک کره جنوبی، جدا از اعتبار فوق العاده مراسم و افتخار نمایندگی نام بزرگ مردم ایران، بودن در کنار انسانهای فوق العاده ای که مشعلداران گروه ما بودند، تجربه ای کم نظیر بود که تا آخر عمر فراموش نخواهم کرد.
بهرام رادان، سفیر سازمان ملل
از سال 1389 بهرام رادان به عنوان سفیر ایرانی برنامه جهانی غذا در مبارزه علیه گرسنگی منصوب شد تا سطح آگاهی ایرانیان را در مورد گرسنگی جهانی و مسائل مربوط به پناهندگان در کشور را ارتقا دهد.
خوانندگی بهرام رادان
بهرام رادان یکی از بازیگرانی است که در زمینه خوانندگی فعالیت دارد. اولین آلبوم این هنرمند با نام «روی دیگر» در بهمن ماه سال 1391 منتشر شد و شامل 9قطعه به زبان فارسی و 3قطعه به زبان انگلیسی است.
گفتگو با بهرام رادان
کار جدیدت، انتشار آلبوم موسیقی یک تجربه تازه است. تجربه کردن به خودی خود کار جالبی است یا نه؟بعضی مواقع تجربهکردن اتفاقی است که تو میتوانی در اتاق خانهات آن را انجام بدهی، اما وقتی که میخواهی از اتاق خارجش کنی، باید اعتماد بیشتری به آن داشته باشی. حالا اگر مخاطب این تجربه، کل جامعه باشد چی؟وقتی کاری را در تیراژ بسیار وسیع در سطح یک مملکتی به این بزرگی پخش میکنیم باید اطمینان کافی به خودمان داشته باشیم. ما چنین اطمینانی را به کارمان داریم و هنوز هم روی حرفهای خودمان هستیم. البته هیچوقت به این فکر نکردیم که چه کسی خوشش بیاید و چه کسی خوشش نیاید. گروهی بودیم در کنار هم که به کارمان ایمان و اطمینان داشتیم که مخاطب خودمان را پیدا خواهیم کرد. البته جذب مخاطب در این آلبوم به دلایلی دشوارتر بود؛ یک دلیل ژانر خاص آلبوم بود و دلیل دیگر خواننده این آلبوم اگر هر آدم معروفی بخواهد کاری را غیر از آن کاری که در آن شهره است، انجام دهد، با یکسری از پیشفرضهایی که عمدتا هم منفی خواهد بود، مواجه میشود. من یکبار قبل از انتشار آلبومم با بندهخدایی بحث میکردم، ایشان از خواندن حامد بهداد ایراد میگرفتند، من گفتم خب اگر شما صدای ایشان را دوست ندارید، آهنگ را گوش نکنید. گفت: نه، بهداد اصلا نباید بخواند. من حال نمیکنم که بهداد آهنگ بخواند. جواب دادم، خب خیلیها هم هستند که خوششان می آید او بخواند. بحثمان بالا گرفت من گفتم شما استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟ گفت: پرسپولیسی. گفتم فکر میکنم محبوبترین بازیکن پرسپولیس «علی کریمی» است. گفت: بله. گفتم اگر امروز این خبر را به شما بدهم که علیکریمی میخواهد فیلم بازی کند، شما چه واکنشی نشان میدهید؟ گفت: مسلم است که نباید فیلم بازی کند گفتم چرا نباید فیلم بازی کند، هنوز که بازیگری نکرده که بدانیم موفق میشود یا نه؟شاید تبحرش در زمینه بازیگری بیشتر از مهارتش در زمینه فوتبال باشد. شما که نمیتوانید قبل از اینکه جرم اتفاق بیفتد، رای صادر کنید.همه اینها پیشفرضهایی بود که از ابتدا میدانستیم با آنها مشکل پیدا خواهیم کرد.
یک نکته مهم در آلبوم تو نامتعارف بودن آن است. چرا اصرار به این کار داشتی؟
سعی نکردیم آهنگهای آلبوم را شبیه آهنگهایی که در کوچه و خیابان شنیده میشود، بسازیم. سعی کردیم در ذهنیت خودمان تا حدی ساختارشکنی کنیم و کاری را انجام دهیم که شبیه موسیقیهای شنیدهشده ایرانی نباشد. با این حال بعضیها میگویند شما شبیه فلانی و فلانی کار کردهاید. این مسئله برای من که اینقدر روی تفاوت این کار تاکید داشتم ناراحت کننده است. مثلا مات و مبهوت میمانم که چرا موزیسین پرمدعایی میگوید: فلان آهنگ شما شبیه فلان آهنگ معروف در دنیاست. من میگویم آقای عزیز دو تا آهنگ را با هم بگذار. بعد که جدی بحث میکنیم متوجه میشویم ایشان در کل آهنگ پرکاشن ابتدای آهنگ را شبیه میداند؛ خب اینکه نشد! در هر صورت آلبوم «روی دیگر» یک کار دلی بود که گروه دوستش داشتند، خود من واقعا به آلبوم علاقه دارم و از طرف دیگر هم مطمئنا به آن اعتماد رسیده بودیم که در این تیراژ وسیع آلبوم را منتشر کردیم.
این داستان را قبلا هم در سینما و هم در تئاتر داشتهایم. مثل موضعگیری بهزاد فراهانی نسبت به حضور مهناز افشار در تئاتر. یکجور فضای حراست شغلی وجود دارد که علیه تازهواردهاست.
اتفاقا ما در خیلی مواقع از بعضی از نظرات دیکتاتورمنشانه کسانی ضربه میخوریم که پرچم دموکراسی دست گرفتهاند اما در واقع هیچ اعتقادی به آن ندارند. هیچکس حق ندارد برای کسی خطمشی تعیین کند، مگر اینکه مثل تمام دنیا پای اتحادیههای صنفی وسط باشد. به این معنا که مثلا اتحادیههای بازیگران تشکیل شود که وقتی در پوشش آن قرار میگیرید از یکسری مزایا، حمایتها و ساپورتهای آنها برخوردار هستید اما این به آن معنا نیست که اگر در پوشش آن انجمن یا گروه نباشید، نمیتوانید کاری انجام دهید. شما میتوانید هر کاری دلتان میخواهد انجام دهید اما اگر بخواهید در قالب آن اتحادیه قرار بگیرید، باید یکسری کارها را انجام دهید. مثلا یک بازیگر تئاتر، یک خواننده، یک فوتبالیست، یک کشتیگیر میتواند برود در تئاتر نقشی را بازی کند، اما اتحادیه مربوطه میتواند این فرد را به عنوان عضو قبول نکند، یعنی اگر پسفردا تهیهکننده تئاتر پولش را بالا کشید، یا اگر مجلهای خبر کذب از او منتشر کرد، اتحادیهای نیست که از او حمایت کند. اما شما نمیتوانی این حق را از او بگیری که بازی نکند. درست مثل این میماند که بنده در خیابان پاسداران زندگی کنم، بعد در پیادهرو ایست بازرسی برای مردم بگذارم و نگذارم به آن منطقه بیایند و به آنها بگویم فقط در منطقه خودشان میتوانند راه بروند.