قتل خونین مادر زن بخاطر طلا | شهر بهم ریخت

شب هنگام بود که مردی هنگام بازگشت به منزل، با جسد غرق در خون و حلق آویز شده همسرش در گوشه‌ای از خانه مواجه می‌شود و سریع همه فرزندانش و نیز پلیس را با خبر می‌کند.

وقتی پلیس‌ها و بازپرس سر می‌رسند منصور (داماد خانواده و متهم پرونده) نیز به همراه همسرش می‌آید تا بنا به گفته خودش، کسی به خاطر غیبتش به وی مشکوک نشود، اما وقتی مقابل بازپرس و پلیس می‌ایستد و به سوالات آنان جواب می‌دهد، به وی مشکوک می‌شوند و به عنوان مظنون اصلی پرونده دستگیر می‌شود.

بعد از دستگیری، چند ساعتی طول نمی‌کشد که منصور در طی بازجویی به قتل مادرزنش اعتراف و جای طلا‌هایی را که به سرقت برده بود نیز می‌گوید.

جزئیات روز حادثه

طبق اعتراف منصور، روز حادثه او، همسرش را از صبح به بهانه تفریح و گردش به روستای پدری خود می‌فرستد و منتظر فرصت مناسبی برای عملی کردن نقشه شوم خود می‌نشیند و وقتی بعد از ظهر متوجه بیرون رفتن پدرزنش از خانه می‌شود سریع از دیوار به داخل خانه می‌رود و بعد از وارد کردن ضربات متعدد چاقو فجیعانه به قتل رساند و حتی مو‌های مقتول را هم کند و سپس با استفاده از چادر،   از در اتاق آویزان می‌کند تا حادثه را خودکشی جلوه دهد.

بعد از ارتکاب قتل، او تمام طلاجات مادرزنش که ۷۰ گرم بودند را به همراه مقداری پول نقد برداشته و به روستای خودشان فرار می‌کند و همه را در آنجا مخفی می‌نماید.

صدور حکم قصاص 

بعد از اعتراف متهم، پرونده جهت صدور رای نهایی به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان ارسال می‌شود و قضات دادگاه نیز با توجه به محتویات پرونده، حکم به قصاص منصور صادر می‌کنند.

بعد از صدور حکم و تایید آن در دیوان عالی کشور، خانواده مقتول جهت اجرای حکم مابه التفاوت دیه را به حساب بیت المال واریز کردند (چون قاتل مرد است و مقتول زن، طبق قانون باید برای اجرای حکم باید نصف دیه یک انسان به بیت المال واریز شود) و پس از واریز مابه التفاوت دیه، حکم منصور در زندان مرکزی تبریز به اجرا درآمد.