پارسا پیروزفر | ازدواج پارسا پیروزفر | پارسا پیروزفر و همسرش
ازدواج لاکچری پارسا پیروزفر با این خانم زیبا | پارسا خان بالاخره زن گرفت و از مجردی در آمد!
پارسا پیروزفر در تاریخ 22 شهریور سال 1351 در تهران متولد شد. علاقه پارسا پیروزفر به نقاشی باعث شد تا در سالهای دبیرستان و تحصیل در رشته ریاضی و فیزیک، داستان های مصوری را خلق کند.
پارسا پیروزفر دارای مدرک کارشناسی نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشآموخته رشته بازیگری از آکادمی هنرهای نمایشی استاد سمندریان در سال 1374 است. او در سال 1380 نمایش هنر اثر یاسمینا رضا را به روی صحنه برد. پارسا پیروزفر از جمله بازیگرانی است که تا به حال با هیچ روزنامه، مجله و یا رسانه ای مصاحبه نکرده است.
بیوگرافی و جزئیات ازدواج پارسا پیروفر
بهنام (پارسا پیروزفر) نقاش و هنرمندی است که با همسرش ماهی (هدی زین العابدین) و پسر کوچکشان در پردیس زندگی می کنند. ماهی کارمند یک فرهنگسراست و هر روز مسیر طولانی تهران و پردیس را طی می کند.
حسام فروزان نوشت: مینی سریال «در انتهای شب» اولین سریال آیدا پناهنده در شبکه نمایش خانگی است که پخش آن بتازگی از فیلم نت آغاز شده است و قرار است در ۹ قسمت بصورت هفتگی مهمان خانه ها باشد. چند هفته ای بود که روی بیل بوردهای شهر تصویر پارسا پیروزفر و هدی زین العابدین و تاریخ رُند ۳/۳/۳ با شعار «دیگه دیره واسه خاطره ساختن…» دیده می شد و سریال به اندازه کافی کنجکافی مخاطبان را برانگیخت. مینی سریال یا سریال های کوتاه ژانر جذابی است که در سالهای اخیر در شبکه های نمایش خانگی (VOD) در سراسر جهان بسیار پرطرفدار شده است. گاه یک سریال کوتاه شش یا دوازده قسمتی از سریالی عظیم با چندین فصل بهتر از کار در می آید و تماشاگران پروپا قرصی پیدا می کند. در ایران اما بنابر یک سابقه تاریخی، مینی سریال ها کمتر از سریال های بلند مورد توجه قرار گرفته اند. شاید پخش در انتهای شب و موفقیت آن باعث شود این گونه در شبکه نمایش خانگی ایران نیز جان دوباره ای بگیرد.
از آیدا پناهنده چه دیده ایم؟
آیدا پناهنده متولد 1358 است و تحصیلات خود را در رشته سینما در دانشگاه هنر به سرانجام رسانده است. فعالیت حرفه ای را با ساخت فیلم های کوتاه و مستند آغاز کرد و به موفقیت هایی رسید. در سال 1384 فیلم کوتاه «آن دست ها» را ساخت که برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه در بخش نگاه نو جشنواره فیلم کوتاه تهران شد. پس از آن چند فیلم کوتاه دیگر هم ساخت از جمله «روشنایی های شهر» و یا «تاج خروس». پناهنده به سراغ سینمای مستند هم رفت و سه مستند به نامهای «ایراندخت»، خانه قمر خانم و دوستان و برادران در کارنامه اش دیده می شود. او در سال 1393 اولین فیلم بلندش را با تهیه کنندگی بیژن امکانیان ساخت و به موفقیتی بزرگ رسید. «ناهید» در شصت و هشتمین دوره جشنواره فیلم کن موفق به دریافت جایزه «آینده نویدبخش» در بخش نوعی نگاه شد. فیلم همچنین در سی و سومین جشنواره فیلم فجر جزو نامزدهای بهترین فیلمنامه (بطور مشترک با ارسلان امیری) در بخش فیلمهای اول قرار گرفت. پس از ناهید دست به تجربیات متفاوتی زد و سه فیلم بلند دیگر هم ساخت: اسرافیل (1395) ، پاییز نیکایدوها (تولید مشترک در ژاپن) و تی تی (1399). او همچنین نویسندگی فیلمنامه زالاوا (1399) را هم بر عهده داشت؛ فیلمی در ژانر وحشت که همسرش ارسلان امیری آنرا کارگردانی کرد. در فیلم های پناهنده نوعی دغدغه مندی نسبت به مسائل و مشکلات زنان طبقات فرودست و تقابل های آنان با جامعه مردسالار ایران مشاهده می شود. نوعی نگاه اجتماعی به زنان و نمایش تلاش آنها برای یافتن هویت و جایگاه خود در شرایطی نابرابر. پناهنده آشکارا متاثر از سینمای اجتماعی رخشان بنی اعتماد است. «در انتهای شب» اولین تجربه پناهنده در عرصه سریال سازی است که با تهیه کنندگی محمد یمینی به پخش رسیده است. ارسلان امیری در نگارش فیلمنامه این اثر نیز در کنار پناهنده بوده است.
داستان از چه قرار است
آنچه از قسمت اول سریال به دست می آید این است که در انتهای شب یک درام خانوادگی و اجتماعی است که روی زندگی زوجی از طبقه متوسط تمرکز کرده است. بهنام (پارسا پیروزفر) نقاش و هنرمندی است که با همسرش ماهی (هدی زین العابدین) و پسر کوچکشان در پردیس زندگی می کنند. ماهی کارمند یک فرهنگسراست و هر روز مسیر طولانی تهران و پردیس را طی می کند. شروع داستان از جایی است که می فهمیم آنها تصمیم به جدایی گرفته اند. وسایل ماهی جمع آوری می شود و بهنام چمدان ها را دور از چشم فرزندشان به صندوق عقب ماشین منتقل می کند. روایت داستان خطی نیست و برای آنکه بفهمیم چرا آنها به نقطه جدایی رسیده اند به یک ماه قبل برمی گردیم؛ روزی که ماهی برای تولد بهنام کیک خریده است اما در بازگشت به خانه او را نمی یابد و با آشفتگی هایی روبرو می شود… بالاخره پس از یک شب بی خبری سروکله بهنام پیدا می شود و می فهمیم بطور اشتباهی اتوبوس کارمندان یکی از سازمان های نظامی را سوار شده! و ماموران او را به اتهام جاسوسی بازجویی کرده اند. اینجاست که بین بهنام و همسرش جروبحث بالا می گیرد و می فهمیم بهنام از شرایط زندگی در یکی از فازهای دورافتاده پردیس بسیار ناراضی است و ماهی را مقصر آشفتگی زندگیشان می داند. ماهی در پایان این سکانس پر تنش می گوید دیگر نمی تواند ادامه دهد و باید از هم جدا شوند…